English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5870 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
close range U فاصله نزدیک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
laydown bombing U بمباران از فاصله خیلی نزدیک به سطح زمین بمباران سینه مال
Other Matches
following distance U فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
single space U در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
find touch U بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
point blank range U فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
interval U فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
insides U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
inside U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
closest U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
close U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closes U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closer U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
space U فاصله دادن فاصله داشتن
spaces U فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter U در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
point bland U بسیار نزدیک در مسافت نزدیک
inshore U نزدیک کرانه نزدیک ساحل
alley U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
holed U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
close march U راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
approach U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approached U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approaches U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
mid wicket U توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
approach lane U مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
best gold U تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
spaces U فاصله
interregnums U فاصله
interregnum U فاصله
interregna U فاصله
spaces U جا فاصله
equidistant U هم فاصله
single space U تک فاصله تو هم
spacing U فاصله
space bar U فاصله زن
blank U فاصله
space U جا فاصله
gap U فاصله
space U فاصله
distances U فاصله
hiatus U فاصله
lengths U فاصله
length U فاصله
range U فاصله
unremittingly U بی فاصله
ranged U فاصله
ranges U فاصله
gaps U فاصله
tele U فاصله
interval U فاصله
diastema U فاصله
per saltum U بی فاصله
head space U فاصله سر
discontinuance U فاصله
clearance U فاصله
blank character U فاصله
distance U فاصله
intermezzo U فاصله
intermittence U فاصله
em dash U خط فاصله ام
en dash U خط فاصله ان
blankest U فاصله
rivers U فاصله سفید
focal distance U فاصله کانونی
removed U فاصله خانوادگی
span U فاصله معین
interval U فاصله زمانی
river U فاصله سفید
focal length U فاصله کانونی
tooth gap U فاصله دندانه
dutter U فاصله ستونها
fiducial interval U فاصله اطمینان
track pitch U فاصله شیار
f. distance or length U فاصله کانونی
tritone U فاصله سه اهنگ
tritone U فاصله سه گام
lapses U فاصله زمانی
unspaced practice U تمرین بی فاصله
lapsing U فاصله زمانی
vertical interval U فاصله عمودی
unit distance U با فاصله واحد
line spacing U فاصله سطرها
light gap U فاصله روشنایی
light gap U فاصله نور
lattice spacing U فاصله شبکه
ignition gap U فاصله جرقه
ignition spark gap U فاصله جرقه
lapse U فاصله زمانی
known distance U فاصله معلوم
keyspace U فاصله کلیدی
infighting U نبرد در فاصله کم
input gap U فاصله اولیه
head space U فاصله سر تیربار
spaced U فاصله دار
mode interval U فاصله نما
line spacing U فاصله خطوط
white space U فاصله سفید
frequency distance U فاصله فرکانس
frequency spacing U فاصله فرکانس
magnet gap U فاصله هوایی
line to line spacing U فاصله سطور
line spacing U فاصله سطر
hard space U فاصله واصل
haul distance U فاصله حمل
interspace U فاصله مدت
space condition U حالت فاصله
time out U وقفه فاصله
time lags U فاصله زمانی
safe distance U فاصله بی خطر
respite _ U فاصله استراحت
time lag U فاصله زمانی
range meter U فاصله سنج
interludes U بادخور فاصله
interlude U بادخور فاصله
blank character U دخشه فاصله
polar distance U فاصله قطبی
shim U فاصله پرکن
space bar U فاصله گذار
gulf U فاصله زدوری
signal distance U فاصله علامتی
sight distance U فاصله دید
shouting distance U فاصله صدا رس
interstice U ترک فاصله
social distance U فاصله اجتماعی
angular distance U فاصله زاویهای
spacing U فاصله بندی
spacing U فاصله گذاری
soft carriage return U خط فاصله خالی
gulfs U فاصله زدوری
interim U فیمابین فاصله
piston clearnce U فاصله پیستون
spacing bias U پیشقدر فاصله
interval confidence U فاصله اطمینان
dead rise U فاصله مرده
deflationary gap U فاصله تنزلی
diatessaron U فاصله یک چهارم
time period U فاصله زمان
distance meter U فاصله سنج
telemeter U فاصله سنج
terraces spacing U فاصله تراسها
spans U فاصله معین
spanning U فاصله معین
time interval U فاصله زمانی
confidence interval U فاصله اعتماد
elongation U فاصله زاویهای
center distance U فاصله مرکزی
center distance U فاصله ازمرکز
stadimeter U فاصله یاب
class interval U فاصله طبقه
intervalometer U فاصله سنج
subinterval U فاصله فرعی
code distance U فاصله رمز
space condition U شرط فاصله
coherence distance U فاصله همدوسی
normal interval U فاصله معمولی صف
spanned U فاصله معین
time span U فاصله زمان
confidence interval U فاصله اطمینان
interrupted U فاصله دار
focus U فاصله کانونی
space U فاصله گذاشتن
focuses U فاصله کانونی
focussed U فاصله کانونی
focusses U فاصله کانونی
space U جا فاصله مدت
space U فاصله مدت
focussing U فاصله کانونی
spaces U فاصله گذاشتن
leading U فاصله خطوط
spaces U جا فاصله مدت
spaces U فاصله مدت
clearance U فاصله باز
interval U فاصله [ریاضی]
interval U فاصله تاکتیکی
intermissions U فاصله عود
focused U فاصله کانونی
intermission U فاصله عود
period/stretch/lapse of time U فاصله زمان
period U فاصله زمان
vacations U فاصله دو اجلاس
vacation U فاصله دو اجلاس
distant U فاصله دار
contiguous U نزدیک
closest U نزدیک
by U از نزدیک
near by U نزدیک
forby U از نزدیک
close aboard U نزدیک
forby U نزدیک
nearer U نزدیک
caudal U نزدیک به دم
neared U نزدیک
vicinal U نزدیک
near upon U نزدیک
near- U نزدیک
Recent search history Forum search
1The only thing standing between you and your goal is the bullshit story you keep telling
1wife is life life is knife knife kill the life
2معنی اسم تیتان چیست؟
0فاصله یاب راداری
0نحوه کار با نرم افزار waze
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
0ما آمده ایم تا شما را یک قدم به اهدافتان نزدیک کنیم
0ما آمده ایم تا شما را یک قدم به اهدافتان نزدیک کنیم
1ما آمده ایم تا شما را یک قدم به اهدافتان نزدیک کنیم
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com